وقـــــتی خـودِتـَم ندونـی چتـــه؟!؟
فقط مثـــل همیشــــه یـه بغض!
یه ســـرے فکـــراے پریشــــون ...!یــه سرے غـُر غــُراے تـــازه..!
یه ســـرے علامـــت ؟ جــــدید توےِ ذهنـــت!نــدونـی چــرا !!؟!!
فقــط بدونــــی یه چیــزو!!
√دلتــ جاےِ همیشگـــی !
♪ صحـــن انقلابش رو بخـــــــ ــواد ...
♪ آن هـم یکـــ دل سیـــــــــــــر بشینی به تماشـــا ...
سر سفره یادت که میفتم بغض میکنم
...
اشک در چشمانم حلقه میزند و همه با تعجب نگاهم میکنند
!!!لبخندی میزنم و میگویم:چقدر داغ بود
شرمنده ام
اما
خشک شده ام
آقا !
میشود
برای من
نماز باران بخوانی!؟
♥(السلام علیک یا علی بن موسى الرضا(ع♥
باریدن ِ یک قطره اشک برایـَم کآفیســــت !!
تا دل دل بزنــَم ,,, تا ذوق ِ بچــگآنــہ اَم رآ به رُخ ِ در و دیوار بکشـــم
تا دلم را حوآلــہ ے صحن و سَرایَتــــ کنم
تا داد بزنــَم هـمـــ ه بدانند
کــہ آقایـَم تویــے !!
« یا علــے بن موســے الرضــآ ❤ علیــہ السلام »
بـــدون شـــرح ...
خواستم بنویسم “بهانه یِ خِلقتِ مان سلام”،
گفتم کم است،
خواستم بنویسم ” نعمت همسایگیت ما را بس”،
گفتم لایق همسایگی نیستیم،
خواستم بنویسم “آقا، عمریست زندگی می کنم با رحمتت، رهایم مکن”
گفتم خلاف عرف امام است،
خواستم بنویسم “السلطان”،
گفتم، هست چه حاجت به بیان است؛
آخر نوشتم
بدون شرح…
سـلام آقای مـن
درست است که دلم تنگ شماست
اما خوب شد که دعوت نامه ات را پس گرفتی !
حالا که فکر میکنم ، میبینم وقتی من نیایم ؛
جای یک نفر در کنار پنجره فولادت باز می شود !
مولای من ، وقتی من نباشم ؛
شاید یک نفر راحت تر از سقاخانه ات آب بردارد !
حالا که دارم فکر میکنم ، میبینم خوب شد دعوت نامه ات را پس گرفتی
این بار شاید خیلی بیشتر از دفعات قبل ثواب ببرم
من از همین جا سلام می دهم ، شکر خدا این کار از دستم بر می آید !
امروز برای من اذن دخول ننوشتی ، با این که منتظر بودم ، و خودت خـوب خبر داری
من همچنان منتظرم
فقط
این
دل
دیگر
دل
نمی شود
.
.
.
تقدیم به خاص ترین مخاطب دنیا
.
.
.
«السلام علیــک یا علــے بن موســے الرضــآ ❤ علیــہ السلام »
آقــای مـــن!
با تــو
نـه تــوس
نه مشـــهد
کــه تــــمام زمـیـن
مـــقـــــدس اســـت...
مےْگویند:
مُخآطبْ دآشته بآشْ...
برآے عآشِقآنه هآیَتْ!!!
نِمےْدآنند...
مُخآطبِ تَمآمِ عآشِقآنه هآے مَنْ...
تویے!!!
